کاش میشد که بدانی...
که دلی در پس اندیشه ی توست
نکند از تو گذر ، نشود از تو رها
.
کاش میشد که بدانی...
که دلم ، میزند تیر به رخسار زمان
میزند تعنه به دنیای خیال
بی تو بودن همچو امریست محال
.
کاش میشد که بدانی...
منم آن کس که تو را یار بداند
با تو هرگز به زبان نام دگر هیچ نخواند
تو شوی محرم دل ، تو شوی سر درون ،
تو شوی حضرت یار
.
کاش میشد که بدانی...
که‌ کنم جان به فدایِ زلف و رخسار تو من
میشوم محرمِ هر دردِ دلت
نگذارم هرگز ، که بمانی تنها ، در میان صعب و در سختی ها
نکنم‌ از‌ تو گذر ، نشوم‌ از تو رها .
.
📌#محسن_اسماعیلی