ای که هوای منی بی تو نفس ادعاست

ای که هوای منی بی تو نفس ادعاست

ذکر کمالات تو تذکرﺓ الاولیا ست

 

مثنوی معنوی ست قصه ی ما که در آن

آخر هر ماجرا اول یک ماجراست

 

در صف قند و شکر زندگی ام تلخ شد

قند من افتاده است پس صف بوسه کجاست

 

بوسه ی گرمی بده تا لبم اذعان کند

بین دو قطب رخت خط لبت استواست

 

باز هم افتاده در پیچ و خم قامتت

شکر خدا که دلم گمشده در راه راست

 

ای نه چنین نه چنان در دل من همچنان

عشق زمینی بمان عشق هوایی هواست

 

"غلامرضا طریقی"